واقعیت این است که انتخاب بهترین آگهی، بدون دانستن موقعیت برند، شرایط بازار، رفتار مصرف کننده، سویه های حاکم بر بازار محصول و در نتیجه اهداف تهیه آگهی و ماموریت آن، چندان دقیق و منصفانه نخواهد بود. یکی از بهترین روش های ارزیابی آگهی ها و حتی طراحی و بسته بندی، Test Audite است. این روش بیشتر قبل از عرضه و نشر عمومی آگهی استفاده می شود اما در مواردی نیز همزمان با پخش آگهی نیز انجام می شود اما استفاده از این روش برای انتخاب آگهی موفق، نیازمند دانستن اهداف ارتباطی هر آگهی بطور مجزا و طراحی پرسشنامه اختصاصی برای هر آگهی است.

علی رغم همه این مطالب اصولی کلی بر طراحی آگهی های تجاری حاکم است، که میزان دقت در رعایت این اصول می‌تواند شانس موفقیت یک آگهی را بیشتر کند.
من نیز در انتخاب آگهی برتر سعی کردم بر اساس وزن دهی به این معیارها انتخابم را انجام دهم تا کمی از سلایق شخصی و حسی فاصله بگیرم. البته بدیهی است نحوه امتیاز دهی و حتی تعیین وزن برای معیارهای کیفی (غیر قابل اندازه گیری)، بین دو کارشناس برابر نخواهد بود.
فلسفه فکری بنده در حوزه تبلیغات تجاری بگونه ایست که بیشترین اهمیت را به همسویی با استراتژی‌های کلان سازمان و برند، و محتوای هدف مند، پیام جذاب و قابل درک و دریافت توسط مخاطب عام و آگهی گریز، می دهد. چرا که رسالت ما ایجاد انتفاع محسوس برای صاحب برند است نه سرگرم کردن مخاطبان تلویزیونی یا به رخ کشیدن قابلیت های تولیدی و هالیوودی خود! تمام این امکانات و قابلیت های هنری تنها زمانی ارزش خود را به ثبات می رسانند که در خدمت اهداف ارتباطی و بازاریابی برند باشند.
با توجه به توضیحات فوق چهار منظر اصلی برای ارزیابی در نظر گرفته شده است:
محتوا، سوژه، تولید و اجرا، موفقیت در انتقال پیام
در بررسی آگهی‌ها از هر منظر معیارهای مشخصی وجود دارد که در جدول ارزش گذاری بنده برخی از آنها تجمیع شده‌اند. در بحث تولید و اجرا با توجه به اینکه معیارها بسیار وابسته به ساختار آگهی هستند، چند گزینه توام با تفکیک "یا" تعریف شده است. مثلا تصویربرداری در آگهی رئال، معادل CG در آگهی انیمیشن در نظر گرفته شده است.

فاکتورهای اصلی:
1-محتوا: وزن معیار: 0.2
   استراتژی پیام
   متن و موضوع/تیتر یا شعار
2-سوژه: وزن معیار:0.25
   جلب توجه
   منطق روایی و اصالت
   تناسب ساختار و سبک با جایگاه برند، طبقه محصول و سطح گیری
   اشارتگر، جینگل، المان های پیوند بین رسانه ای
3-تولید و اجرا: وزن معیار: 0.25
   کارگردانی، دکوپاژ، بازیگردانی
   تصویربرداری یا CG
   صحنه، گریم و سایر فاکتورهای تولیدی موثر بر جاذبه های بصری یا گرافیک
   تدوین، ریتم، جلوه های ویژه
   متریال های شنیداری (موسیقی، گوینده، افکت)
4-موفقیت در انتقال پیام و اثر بخشی: وزن معیار: 0.3
   درک پیام آگهی
   متقاعد کنندگی یا ایجاد احساس مطلوب
   بخاطر سپاری
از تعامل هر چه بیشتر با همکاران خود از طریق زیر بسیار خرسند خواهم شد.
jamshasb@rozanehmedia.com

ما در رادیو با محدودیت بزرگی روبرو هستیم:
فقط صدا...!!!!! آن هم در جامعه ای که از قدرت شنوایی و سلیقه سمعی و واژه آرایی و خلق واژه بسیار بالایی برخوردار است. وارثان عبید زاکانی، مولانا، حافظ و... با گوشه ها و ردیف های اختصاصی و سازهای بومی فراوان.
بزرگترین چالش در برنامه ریزی  تبلیغات رادیویی وضعیت و حالت مخاطب است:
اصطلاح رسانه گرم از این جهت به رادیو اطلاق می شود که مخاطب کارگردان و تصویرساز اصلی است او صداها را تبدیل به تصویر می کند.
شاید یکی از دلایل عدم توفیق گویندگان قدیم صدا در عرصه تصویر همین بود.من سال ها با تصویری زندگی کردم که با آنچه پیش روی من قرار گرفته، متفاوت است.در ذهن من واقعیتی شکل گرفته که با واقعیت بیرونی سازگار نیست. در مورد آگهی ها نیز موضوع به شکل دیگری چالش برانگیز می شود و آن این است که من (مخاطب) بر اساس مود حسی خود و شرایط لحظه برخورد با اولین پخش آگهی تصویر مربوط به آن را ساخته و به بخش خودآگاه خود می سپارم. در صورت تطابق تداعی اول با تداعی های بعدی در تکرار آگهی در موقعیت های دیگر، این تصویر و واکنش های حسی مرتبط با آن در ناخودآگاه من ثبت خواهد شد.
از طرف دیگر در رادیو حواس مخاطب کاملا متوجه رسانه نیست. به خصوص در ساعات به اصطلاح پیک رسانه. (اگر چشمان کسی متوجه شما نباشد چندان روی ذهن او حساب نکنید)
با توجه به مطالب فوق انتخاب آگهی رادیویی برتر نیز بسیار چالش برانگیز است و در میان معیارهای انتخاب، معیارهایی که ذهن مخاطب را معطوف به پیام ما کرده و ویژگی هایی که بتواند او را - همچون پارتنر پاتیناژ - با ما تا انتهای آگهی همراه کند بسیار مهم است.